سری مطالب رابطه با جن، قدمهای ابتدایی داخل به دنیای جنهمی باشد. برخـی دوست ها انتظار دارند یک ورد یا دستورالعمل بدم که با انجام اون فورا یک جن ظاهر بشه و باهاش طرح دوستی بریزند. یعنی واقعا نمی خواید پیش از شیرجه زدن درون این دنیای جدید، کمی اطلاعات و آمادگی داشته باشید؟
صدمات بیشتری تحمل کردیم و غیر از اون، مجبور به تحمل تنهایی محض هستیم. سه جور تنهایی متفاوت.
نوع اول:
اسراری هست که چنان چه به دنیای ماورا وارد شید، درک می نمایید ولی چنان چه اونها رو عمومی نمایید مورد غضب قرار می گیرید و بسختی مجازات می شید. برخـی وقتها بعنوان مجازات می بایست زندگـی این دنیا رو ترک نمایید . اینها اسراری می باشند که فاش شدنشون می تونه عالم هستی رو زیرو رو کنه. حتی دو شخـص که هردو از این اسرار آگاه باشند، دربـاره اونها با هم حرف نمی نمایـند .
نوع دوم:
فکر می نمایید چنددرصد مردم واقعی با این مـوارد برخورد می نمایـند ؟ و به بی نهایت بودن مخلوقات خدا اعتقاد قلبی دارند؟ برای اکثریت مردم جنها تنها موجودات نامرئی قصه های قدیمی می باشند و حضورشون در دنیای نیمه متمدن واقعی غیرممکنه. حتی برخـی از مسلمانهای مذهبی می گن که: بله ما قبول داریم جن هست و با انسان زندگـی می کنه چون در قرآن اومده ولی خب بهتره زیاد دربـاره ش فکر نکنیم و به خرافات نپردازیم! چطور برای سایـر مسائل که در قران اومده هزار جور تبصره و کتاب توضیح المسائل و تحلیل کارشناسی واجبه ولی چنان چه دربـاره موجودات ماوراالطبیعه حرف کنیم خرافه ست؟ حتی میـان کسانی که اعتقاد واقعی دارند هم تعداد کسانی که جنها رو ببینند زیاد نیست. ما مجبوریم همیشه از دیگران پنهـان کنیم. چون چنان چه بگیم ممکنه باعث تمسخر بشه و نهایتا تحریک و غضب گین شدن جنها.
نوع سوم:
تنهایی در زندگـی شخصی. تزویج برای کسانی که وارد دنیای جنها بشن تهدید ناک و سخته. اولن بخاطر اینکه ممکنه مجبور به پنهـان کردن همـه حقایق و مکنونات قلبی و آگاهی ها از همراه زندگـی تون باشید. پـس هم بخاطر اینکه هر ارور ی کوچکی که باعث دلخوری یا دشمنی جنها بشه، تهدید ی برای زندگـی خانواده و عزیزان شممی باشد. خودخواهی نمی بـاشد که انسان برای فقط نبودن خودش دیگری رو با تهدید فـوت روبرو کنه؟ بگذریم از عوارض دیگه ی این وادی که برای مثال می تونه شما رو دچار مشکلی مثل “پرش” کنه که اون زمان تحمل کردن موجودی که معلوم نمی بـاشد خودشه یا در حال “پرش” صبوری زیاد می خواد!
برچسب : نویسنده : dardaiil بازدید : 121